می خواهم با کسی رهسپار شوم که دوستش می دارم
نمی خواهم بهای این همراهی را با حساب و کتاب بسنجَم
یا در اندیشه خوب و بَدَش باشم.
نمی خواهم بدانم دوستم می دارد یا نه.
می خواهم بروم با آنکه دوستش می دارم
می خواهم با کسی رهسپار شوم که دوستش می دارم
نمی خواهم بهای این همراهی را با حساب و کتاب بسنجَم
یا در اندیشه خوب و بَدَش باشم.
نمی خواهم بدانم دوستم می دارد یا نه.
می خواهم بروم با آنکه دوستش می دارم
کاشکی تاریکی میرفت فردا میشد
صبح میشد چشمون تو پیدا میشد
لبای ناز تو با قصه ی عشق
مثل گلهای بهاری وا میشد
تا دلم شکوه رو آغاز میکنه.
دیگه اشکم واسه من ناز میکنه
یادته قول دادی پیشم بمونی
قصه ی عشق زیر گوشم بخونی
نمیدونست دل وامونده ی من
که رسم بی وفایی میدونی
تا دلم شکوه رو آغاز میکنه.
دیگه اشکم واسه من ناز میکنه
هنوز از عشق تو لبریزه تنم
عاشق چشمون ناز تومنم
نمیدونم چرا من هم مثل تو
نمیتونم زیر قولم بزنم
ای که دنیایش تو هستی قلب پر مهرم شکستی
آمدی جایم گرفتی در کنار او نشستی
کاش... من جای تو بودم...
قصه میگوید برایت از امید و آرزوها
مینشیند روبرویت با نگاهی پر تمنا
کاش... من جای تو بودم...
مینشی در کنارش آن شب خوب عروسی
شادیت آوای تبریک آن سرور و دیده بوسی
کاش ...من جا تو بودم...
در عقیق دیدگانت مینشیند نقش فردا
میرود از شهر قلبت تک سوار درد و غمها
کاش ...من جا تو بودم...
بیا تا برات بگم آسمون سیاه شده
دیگه هر پنجره ای به دیواری وا شده
بیا تا برات بگم گل تو گلدون خوشکیده
دست سردم تا حالا دست گرمی ندیده
بیا تا مثل قدیم واسه هم قصه بگیم
گم بشیم تو رویاها قصه از غصه بگیم
بیا تا برات بگم غصه ی بره وگرگ
که چجور آشنا شدن توی این دشت بزرگ
آخه شب بود میدونی بره گرگونمیدید
بره از گرگ سیاه حرفای خوبی شنید
بره ی تنهارو گرگ به یه شهر تازه برد
بره تا رفت تو خیال گرگ دریدو اونوخورد
بره باور نمیکرد گفت شاید خواب میبینه
ولی یه جای دلش خالی مونده تو سینه
بیا تا برات بگم تو همون گرگ بدی
که با نیرنگ و فریب به سراغم اومدی
خداوندا
برای همسایه که نان مرا ربود، نان
برای عزیزانی که قلب مرا شکستند، مهربانی
برای کسانی که روح مرا آزردند، بخشش
و برای خویشتن خویش ، آگاهی و عشق می طلبم
کاش خبر از این دل تنگم داشتی
کاش خبر از غصه و آهم داشتی
این دل شده مبتلا به تو ای دوست
کاش مرهمی برای دردش داشتی . . .
گفته بودم ظریف و شکستنیه!
مگر روی کارتنش نخوندی؟
روش نوشته شده بود زیر پاتون نزارید!
گارانتی نداره ها بی ادب!!
دیگه بردیش پسش نمیگیرم
واسه خودت بمونه
گفتی:
"آفتابگردان شیفته ی باران شده"
اما باران من!
جز من
کسی نمیداند
آفتابگردان از آفتاب، گردان است.
تعداد صفحات : 11