دل ....................
این واژه بی نقطه
گاهی به وسعت دریا برایت
دلتنگی میکند
دل ....................
این واژه بی نقطه
گاهی به وسعت دریا برایت
دلتنگی میکند
كه بايد تمامش كنم....
اي تمام ناتمام من...من هنوز در حسرت بوسه هاي تو بيمارم...
سلام حضرت دلبر سلام قرص قمر زمین که لطف ندارد از آسمان چه خبر
راهی نمونده تا خدا باید فقط باور کنم
من نذر کردم بغضمو قبل از سحر پرپر کنم
این روزا من مهمونتم هستی ومن ندیدمت
از چشم من دوری ولی من با دلم میبینمت
و آوازم بدون تو سکوتی سرد میخواهد
برایت مرده بودم تا برایم تب کند قلبت
ولی حتی نپرسیدی دلت همدرد میخواهد؟؟
باز اين دل از غمي ديرينه لبريز است
باز مي لرزد به خود سر شاخه هاي بيد سرگردان
باز مي ريزد فرو بر چهره ام باران...
باز رنجورم،
خداوندا پريشانم
باز مي بيني كه بي تابانه گريانم باز پاييز است....
باز اين دنيا غم انگيز است....
باز پاييز است و هنگام جدائيها
باز پاييز است و مرگ آشنائيها
ز تو جز تو نخواهم
اگر عشقت گناه است
ببین غرق گناهم!
تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری
شکسته قلب من جانا بعهد خود وفا کن
...
....
○.می گن وقتی آدم دلش گرفته و می خواد گریه کنه یعنی خدا دلش برا اون آدم تنگ شده..
یعنی خدایا الان تو هم دلت برا من تنگ شده..؟؟
...
.....
و یقین دارم که دیری نخواهد گذشت
که دیگر من هم مثل تو صبور شده ام...
تعداد صفحات : 11